براے امیـــــرحسین♡امیـــــرعباس

تولد۳سالگی

هر روز که می گذرد شاهد بزرگ شدنت هستم. هر روز به اندازه یک روز بزرگ تر می شوی. انگشتان کوچکت بزرگتر می شوند و قوی تر، تا انگشت مرا محکم تر میان  آنها بفشاری و مطمئن  شوی که در هر لحظه در کنارت هستم. هر روز که می گذرد عشق من به تو صد چندان می شود.   سه سال  از آمدنتون می گذرد، شما بزرگ می شوید  و من  هر روز که می گذرد،  در دریای عشق به تو کوچکتر می شوم. پسرای گلم تولد۳سالگیتون مبارک چندشب پیش یه تولد کوچولو خودمونی گرفتیم براتون خاله جون و عمو محسن و آبیجی الینا و عزیز شیرین و آقاجون اومده بودن خونمون منم یه کیک کوچولو به شکل باب اسفنجی خریدم بر...
25 اسفند 1396

خونه تکونی۹۶

اول اسفندبود که من کم کم کارای خونه تکونی رو شروع کرده بودم اول از اتاقا شروع کردم البته موقع هایی که شما خواب ظهری بودیدااا چون موقع هایی که بیدارید نمیذارد من کارامو انجام بدم شلوغ کاری و ریخت وپاش میکنید کار اتاقا۴روزی طول کشید وقتی که تموم شد رفتم سراغ آشپزخونه مرحله سخت و خسته کننده صبح شروع کردم شب تموم شد ۳روزبعدش زنگ زدیم قالیشویی که بیاد فرشارو ببرن بشورن قالیشو هم ۳شنبه گفت میاد میبره همون شب که قالیشو میخواست بیاد فرشارو ببره عمه صالحه و عزیز و آقا اومدن خونمون شب نشینی قرار بود بابا اینترنتی براشون بلیط قطار بخره که ۴م عید برن مشهد بابا هم براشون بلیط رفت و برگشت قطار خرید براشون. خلاصه اینکه ساعت۱۲شب بود قالیشو ...
15 اسفند 1396
1